نوآوری پایدار


نوآوری پایدار

با افزایش سرعت تغییرات ، ارزش و کارایی مزیت های رقابتی بسیار کوتاه مدت شده اند ، لذا در محیط یک کسب و کار ابتکارات و خلاقیت های مداوم و افزایشی یک نیاز غیر قابل اجتناب شده، که به آن نوآوری پایدار می گویند .

نوآوری پایداربا معرفی یک هدف مشترک ، آزادسازی خلاقیت و آموزش درک فرصت های غیر معمول در یک سازمان ایجاد میشود.

ارزش

درست است که اختراعات مهم سرفصل اخبار می باشد ، ولی نوآوری پایدار است که باعث رشد پایدار در یک کسب و کار می گردد.

 وظیفه رهبران ایجاد محیط روانی مناسب برای به وجود آمدن نوآوری پایدار در کسب و کار می باشد ، ایجاد شرایط روانشناختی مناسب برای نوآوری پایدار از بالا شروع می شود ، بدین معنا که رهبر باید مفروضات خود در مورد نوآوری و نقش آن در ایجاد و تغییر فرهنگ سازمان را پیاده سازی نماید.

کارفرما باید ارزش نوآوری پایدار را بداند در غیر این صورت هرگز نوآوری در سازمان رخ نخواهد داد

قابلیت نوآوری در یک سازمان به عوامل متعددی بستگی دارد ولی پیش از همه ( بدون در نظر گرفتن اندازه و نوع سازمان ) چند اقدام باید انجام شود:

  • ایجاد یک هدف روشن و مشخص

 برای تغییر فرهنگ نیاز به تغییر در ذهنیت می باشد و آن زمان بر است ولی چنانچه هدف مشخص باشد طی این مسیر سریع تر می شود. تعیین ماموریت در کسب و کار به سازماندهی و هدایت خلاقیت کمک می‌کند. باید به عنوان رهبر مشخص کنید هدف از نوآوری مداوم در سازمان چیست؟ آیا می خواهید ارزش بیشتری به مشتری تحویل دهید؟ سرعت تحویل را میخواهید بالاتر ببرید و …  مشخص کردن هدف برای سایرین نقطه تمرکز را مشخص میکند

  • ایجاد ارتباط بین افراد سازمان با مدیران

 ارتباط باز بین پرسنل و مدیران باعث ایجاد فضای اعتماد می شود. اگر میخواهید فرهنگ جدیدی در کسب و کار ایجاد کنید بایستی فضای اعتماد در محیط تقویت کنید . انتظار نداشته باشید که این کار از طرف پرسنل آغاز شود. بلکه آغاز کننده آن باید مدیران باشند . روش های ارتباط با ابتکارات مدیران می بایست ایجاد شود.

  • کاهش بروکراسی

 اندازه سازمان و کسب و کار عامل نواوری نیست بلکه میزان بروکراسی در یک سازمان باعث افزایش یا کاهش نوآوری میشود. به همین دلیل به نظر می‌آید چون کسب و کارهای کوچک چابک تر هستند ، توان نوآوری در آنها بیشتر است. اجرای سریعتر ، تفکر خلاقانه را بیشتر تشویق می کند.

  • القای حس مالکیت

 احساس مالکیت قدرت و انگیزه خلاقیت را بالاتر می برد. چنانچه فرد احساس کند علایقش با پیشرفت سازمان هم جهت است برای دستیابی به ماموریت سازمان بیشتر تلاش می کند به طور مثال مالکیت سهام می تواند یک انگیزه مهم برای کارکنان باشد

  • تعیین روش مناسب جهت پاداش های نوآوری

 چنانچه پاداش های مالی فقط به افراد و تیم هایی که نوآوری های بزرگ  ایجاد کرده‌اند، تعلق بگیرد باعث فضای منفی در محیط کار می شود و انگیزه نوآوری های کوچک در سازمان از بین میرود. شرکت ها می بایستی فرهنگ نوآوری را با توجه به اهداف سازمان تقویت کنند اگر یک شرکت نیاز به راه حل یکپارچه در سازمان دارد نمی تواند بر اساس عملکرد یک واحد به مدیران آن پاداش دهد

  • تحمل ریسک و شکست

 تحمل ضریب معینی ضرر به عنوان شکست بخش ضروری از رشد و بخش مهمی از علاقه به نوآوری محسوب می شود. نوآوری در ذات خود یک ریسک است و پرسنل ریسک نمی کنند مگر اینکه اهداف را به روشنی درک کرده باشند . آنها نیاز دارند چارچوب روشن اما انعطاف پذیر در محیط کاری خود داشته باشند و بدانند که شکست بخشی از فرایند یادگیری است

  • فرآیند هایی که نتیجه ندارند را حذف کنید

 فرایند هایی که کار نمی کنند را باید حذف کرد تا فضا برای پروژه ها و فرآیندهای جدید باز شود. هیچ شرکت حاضر نیست منابع غیر جایگزین خود یعنی انرژی و زمان کارکنان خود را برای فعالیتهای بدون سود هدر دهد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *