این پست در مورد نحوه استفاده و فواید ماتریس بوستون میباشد. از سال ۱۹۶۸ گروه مشاورین بوستون ماتریس BCG را با هدف تجزیه و تحلیل وضعیت رقابتی حال و آینده یک کسب و کار ابداع کردند.
از آنجا که هر کسب و کاری برای رشد بیشتر به دنبال کسب مزیت رقابتی در کسب و کار می باشد، این ابزار می تواند به کسب و کارها کمک کند تا بفهمند کدام محصول را بهتر است بهبود دهند، فرصت های سرمایه گذاری جدید چیست؟ و حتی چه محصولات و خدماتی را بهتر است حذف کنند
این بدین معناست که از ابزار بوستون میتوان برای تعیین استراتژی های دستیابی به چشمانداز رقابتی استفاده کرد .
قاعدتاً هر شرکتی دارای سرمایه محدود و محصولات و خدمات متنوعی می باشد و میخواهد بداند مقدار بهینه سرمایه گذاری برای هر محصول و خدمات چه مقدار است
با استفاده از ماتریس بوستون می توان فرصت های رشد جدید را شناسایی و نحوه سرمایه گذاری برای هر محصول و خدمات را ارزیابی و تصمیم گیری کرد
اساس ماتریس بوستون بر پایه چهار ربع از رشد بازار و سهم نسبی بازار تشکیل می شود
با چارچوب ساده این ابزار خیلی راحت می توان فهمید که عملکرد کدام محصول بهتر است. کدام محصول یا خدمات باید حذف گردند. کدام محصول بهتر است با وضعیت فعلی ادامه یابد. همچنین این ابزار برای شناسایی فرصت های جدید نیز کاربرد دارد.
یکی دیگر از مزایای استفاده از ماتریس بوستون استفاده بهینه از جریان گردش نقدی سازمان برای به حداکثر رساندن سود سرمایه می باشد
یکی از محدودیت های این ابزار استفاده (فقط) از دو المان سهم بازار و رشد نسبی است و شاید به همین دلیل نتواند تصویر کاملی از علت موفقیت یا شکست یک محصول ارائه دهد. ولی یک نقطه شروع مناسب برای ارزیابی مشکلات پیچیده فعالیتهای تجاری می باشد.
از دیگر محدودیت های آن عدم توانایی در تشخیص محصولات جدیدی است که می تواند بازار را متحول کند.
این ماتریس از دو محور X و Y تشکیل شده است. محور X میزان سهم نسبی از بازار( نسبت سهم کسب شده شرکت در بازار به سهم رهبر بازار) و محور Y میزان رشد محصول در بازار می باشد. در مورد نرخ رشد بازار می بایستی هم میزان رشد فروش محصول در سه سال گذشته و هم درخواست سه سال آینده (با استفاده از چرخه حیات) را در نظر بگیریم
ربع ستاره ها:
واحدهای تجاری و محصولاتی که بهترین سهم بازار را دارند و بیشترین وجه نقد را ایجاد می کنند در این ربع قرار می گیرند .
معمولاً محصولات انحصاری و محصولاتی که اولین بار به بازار عرضه می شوند و فروش خوبی دارند در این ربع هستند .
به دلیل نرخ رشد بالا ستاره ها مقادیر زیادی از سرمایه نقدی را جذب میکنند و معمولاً ورودی سرمایه و خروجی آن به دلیل نرخ رشد یکیست. شرکت ها تلاش می کنند ستاره ها را به گاو تبدیل کنند.
ربع گاو :
یک محصول که در ربع گاو قرار بگیرد، رهبر بازار محسوب میشود و خروجی نقدی آن بیشتر از ورودی است . از خصوصیات یک گاو( واحدهای تجاری یا محصولات) اینست که سهم بازار بالا و رشد کم دارند. سودی که از یک گاو به دست می آید برای تبدیل یک محصول علامت سوال به یک گاو، هزینه های سازمان، تحقیق و توسعه و…. استفاده می شود. به شرکت ها توصیه می شود در سبد محصولات و واحدهای تجاری خود حداقل یک گاو داشته باشند.
ربع سگ :
واحدهای تجاری و محصولاتی که رشد بازار و سهم نسبی کم در بازار داشته باشند به عنوان سگ محسوب می شوند از خصوصیات آنها این است که نه سرمایه گذاری بالایی نیاز دارند و نه سودی ایجاد میکنند. به غیر از مواقع اجباری توصیه میشود ادامه فعالیت و تولید ربع سگ حذف شوند.
ربع علامت سوال
برای علامت سوال انتظار رشد بالایی هست ولی سهم بازار پایینی دارند آنها مقدار زیادی از سرمایه را جذب میکنند ولی خروجی پایین است با اینکه بازده علامت سوال کم است به دلیل انتظار از رشد بالا و تبدیل شدن به ستاره و گاو به سازمانها پیشنهاد می شود حداقل یک علامت سوال در سبد محصولات داشته باشند .
هنگامی که متوجه شدید هر یک از محصولات شما در کدام ربع در ماتریس قرار دارند راهبرد های آینده شرکت را می توانید برنامه ریزی کنید.
بعضی از راهبرد ها می توانند شامل موارد زیر باشند
اگر هدف شرکت تمرکز روی نوآوری است بیشتر روی ستاره ها و علامت سوال ها سرمایه گذاری کند.
اگر به هر دلیل قصد دارید در یک محصول سرمایه گذاری بیشتری نکنید بهتر از آن محصول را در همان ربع نگهدارید. گاو های یکی از این موارد محسوب می شوند.
از آنجایی که ترجیحات مشتری متغیر می باشد و پیش بینی سود دهی طولانی مدت برای سازمان غیر ممکن، بهتر است از ابزار بوستون به تناوب استفاده شود .
دیدگاهتان را بنویسید