امروزه کسب و کارها با استفاده از ابزارهای پیشرفته سیستم های پیچیده ای مثل کنترل هزینه ها وعوامل ایجاد کننده آنرا کنترل می کنند
یکی از این ابزارهای پیشرفته تحلیل زنجیره ارزش می باشد ، که با کمک آن شرکت ها برای خود مزیت رقابتی ایجاد می کنند . با بکار گیری تحلیل زنجیره ارزش ، تصمیم گیرندگان هر بخش از سازمان را بطور جداگانه تجزیه و تحلیل کرده، با کمک آن رویه ها را ساده تر و درآمد را افزایش می دهند .
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش شامل پنج مرحله زیر میشود :
زنجیره ارزش مجموعه فعالیتهای داخلی هر سازمان است که شرکت، ورودی ها را با افزایش ارزش ها به خروجی ها تبدیل میکند .
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش (VCA) فرآیندی است که شرکت برای بهبود کارایی هزینه ها، یا برای ایجاد تمایز جهت کسب مزیت رقابتی، افزایش کارایی و افزایش حاشیه سود فعالیتها را تجزیه و تحلیل می نماید . بدین معنا که :
با کارآمدتر کردن هر عملیات در زنجیره ارزش در هزینه ها صرفه جویی می کند
یا، با اختصاص منابع بیشتر به تحقیق و توسعه ، طراحی و بازاریابی محصول متمایزی به بازار پیشنهاد می دهد
فعالیتهای اصلی و فعالیتهای پشتیبانی
فعالیتهای اصلی به پنج بخش زیر تقسیم می شوند :
فعالیتهای پشتیبانی به چهار بخش تقسیم میگردد:
دو روش برای تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش وجود دارد، که بسته به نوع مزیت رقابتی که یک کسب و کار می خواهد برای خود ایجاد کند، می تواند یکی از آنها را انتخاب می کند .
مزیت در تمایز | مزیت در هزینه |
برای به دست آوردن مزیت رقابتی، می تواند از استراتژی ایجاد تمایز با ارائه محصولات یا خدمات بسیار تخصصی استفاده کند. با تحقیق و توسعه و صرف زمان و منابع شرکت ، میتواند نوآوری ایجاد کند یک شرکت می تواند برای محصول یا خدمات خود قیمت بالاتری از مشتری دریافت کند به شرط آنکه استراتژی تمایز خوبی داشته باشد. |
در یک استراتژی مزیت در هزینه تلاش بر اینست که مقرون به صرفه ترین ارائه دهنده خدمات در صنعت یا بازار باشد علاوه بر این، سازمان هایی که با روش کم هزینه موفق به ایجاد محصول یا خدمات می شوند ، در عملیات خود بسیار کارآمد هستند و از منابع و مواد کم هزینه برای کاهش قیمت کلی محصول یا خدمات استفاده می کنند. |
مراحل اجرا | مراحل اجرا |
مرحله 1: فعالیت هایی که برای مصرف کننده ارزش آفرینی بیشتری ایجاد می کند را شناسایی کند. مرحله 2: ارزیابی تاکتیک های تمایز به منظور افزایش ارزش برای مشتری. مرحله 3: بهترین عامل متمایز کننده بلند مدت را انتخاب کند. |
مرحله 1: ارزیابی و تعیین عملیات اولیه و ثانویه شرکت. مرحله 2: نسبت هزینه هر فعالیت به هزینه کل محصول مرحله 3: برای هر فعالیت، عوامل ایجاد هزینه شناسایی شوند مرحله 4: بین فعالیت ها ارتباط برقرار کند. مرحله 5: به دنبال فرصت های کاهش هزینه باشد. |
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش در درجه اول برای شناسایی شکاف های ایجاد ارزش در فرآیندها، محصولات و خدمات استفاده می شود. با اجرای این روش به بهبود ارتباط تولید ، کاهش حجم تغییرات و افزایش حاشیه سود کمک می شود . در این مرحله میتوان بعد از کسب مزیت رقابتی ؛ برای آن اهداف قابل اندازه گیری که متناسب با نتایج دلخواه باشد را تعیین کرد .
سود و بهره وری: به شرکت کمک میکند تا نقاط قابل صرفه جویی را شناسایی کند و در نتیجه کارآمدتر شود.
ایجاد یا افزایش مزیت رقابتی: تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش تفاوت های عملکردی بین یک شرکت و رقبای آن را نشان میدهد ، چرا که امکان مقایسه در زمینه های خاص را فراهم می کند. همچنین ممکن است به مناطقی اشاره کند که می توانید در آنها پیشرفت کرد.
کمک به برنامه ریزی استراتژیک: این ارزیابی به برنامه ریزی استراتژیک کمک می کند و نشان می دهد که کدام حوزه ها بیشترین ارزش را برای شرکت دارند.
ارزش دقیقی را که شرکت تولید میکند را نشان می دهد : تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش نشان دهد که یک شرکت کجا ارزش ایجاد می کند و کجا پول از دست میدهد.
قدم 1: همه فعالیت ها در زنجیره ارزش را شناسایی کنید
اولین و مهمترین قدم شناسایی تمام فعالیت های مرتبط با ساخت محصول یا خدمات و همچنین تمام فعالیتهای بخش های دیگر می شود. مثال:
فرض کنید، شما باید تیم طراحی محصول شرکت را آنالیز کنید. بدنبال پاسخ به سؤالات زیر را باشید:
اندازه تیم طراحی محصول چقدر است؟
عناصر خامی که تیم با آنها کار می کنند چیستند؟
هر تیم چقدر برای انجام فعالیت های خود به این عناصر نیاز دارد؟
هدف از این قدم درک همه جوانب فعالیتها و عوامل پشتیبان آن است . بهتر است این قدم با همکاری و آموزش بخش های مختلف انجام گیرد تا آنها بتوانند هزینه های عملیاتی ، تدارکات و خدمات خود را به تفصیل شرح دهند .
قدم 2: هزینه هر فعالیت در زنجیره ارزش را محاسبه شود
هنگام تخمین هزینه های تشکیل دهنده هر فعالیت هزینه هایی مانند آب و برق، اجاره، کارکنان و غیره را نیز در نظر بگیرید.
پس از ترسیم فعالیتها ، می توانید بفهمید که کدام بخش از زنجیره ارزش شما بیشترین هزینه را برای شرکت شما دارد.
پس از آن ، مراحل زیر را میتوانید بررسی کنید :
شاید لازم باشد به مکانی با اجاره ارزانتر نقل مکان کنید.
ممکن است بتوان از هزینه پرسنل کاست ( کاهش کارمندانی که راندمان مناسبی ندارند)
ساده کردن فرآیندها
افزایش ارزش درک شده (توسط مشتری ) با ایجاد تمایز در آنها وفروش با قیمت بالاتر و تعداد بیشتر
قدم 3: مشاهده دقیق تر بر ادراک مشتری
درک مشتری تاثیر قابل توجهی بر روی سود دارد. مشتریان معمولاً محصولات مارک دار را به محصولات بدون مارک را ترجیح می دهند. مشتریان تمایل دارند برای محصولات مارک دار پول بیشتری بپردازند.
شما باید آنچه را که در ذهن مشتریان ارزشمند است را شناسایی کنید و با الگوهای آماری با جمع آوری داده ها، رفتار خرید مشتریان را تشخیص دهید. این اطلاعات میتواند در شناسایی و واجد شرایط بودن مشتری در فرایند فروش برای تیم فروش مورد استفاده قرار بگیرد.
درک هدف مصرف کنندگان و آنچه که آنها با ارزش می دانند، کلید درک چرایی و چگونگی تصمیم گیری آنها برای خرید است.
این یک واقعیت است که مردم اغلب تصمیمات خود را بر اساس اقدامات دوستان، خانواده و گروه های اجتماعی صمیمی میگیرند. بعلاوه دانستن اینکه مشتریان شما و اکوسیستم اجتماعی آنها چه می خواهند، می تواند به شما در نحوه ارائه محصول برای خرید بیشتر مشتری کمک کند .
قدم 4: بررسی زنجیره ارزش رقبا
تحلیل بازار موثرترین روش برای تعیین ارزش است. اگر به زیرساخت ها و مشکلات عملیاتی رقبا دسترسی ندارید، می توانید از معیارهای رقابتی استفاده کنید.
معیار رقابتی را می توان با یکی از رویکردهای زیر اجرا کرد:
معیاراستراتژیک: فرآیند مقایسه استراتژی شرکت شما با رقبایتان به منظور درک اینکه چه چیزی باعث موفقیت آنها می شود.
محک زدن فرآیند: فرآیند مقایسه ساختار و عملیات فرآیند شما با فرآیند رقبا.
معیار عملکرد: روشی برای مقایسه و تضاد نتایج. این شامل عواملی مانند نتایج تلاش های بازاریابی داخلی و سئو، عملکرد رسانه های اجتماعی، درآمد، بررسی ها و نتیجه فعالیتها، تعاملات و مشارکتها وموارد دیگر می باشد.
ابتدا قبل از انجام تحقیق، مقایسه و تعیین ارزش، اهداف معیار رقابتی را شناسایی کنید.
برای به دست آوردن بینش در مورد فرآیندهای تصمیم گیری و برنامه ریزی استراتژیک رقبا، میتوانید از حلقه بینش رقبا که مکنزی آنرا پیشنهاد کرده استفاده کنید .
قدم 5: انتخاب مزیت رقابتی
در این مرحله، شما یک ایده خوب و واضح از برخی عوامل قابل بهبود خواهید داشت. این شامل ، هزینه های داخلی ، تغییراتی که می توانید انجام دهید و نحوه مقایسه آنها با رقبا.
اگر مزیت هزینه را انتخاب می کنید، باید ابزاری برای بهینهسازی و کاهش هزینههای فعالیت های اصلی و پشتیبانی بیابید.
ممکن است تصمیم بگیرید که فعالیتهای تخصصی را برون سپاری کنید، بعضی از وظایف انسانی را خودکار کنید، یا به دنبال گزینه های حمل و نقل کم هزینه باشید. ممکن است بعضی از فعالیتها را دورکاری کنید و از فضای اداری بکاهید .
هر گونه صرفه جویی در هزینه در زنجیره تامین، قیمت محصول نهایی شما را کاهش می دهد. به عبارت ساده، هرچه بتوانید قیمت فعالیتها و مواد خام را پایین تر به دست آورید، مزیت هزینه شما نسبت به رقبا بیشتر خواهد بود.
اگر تمایز رقابتی را انتخاب می کنید، باید بر افزایش ارزش درک شده بر روی ویژگی هایی تمرکز کنید که مشتریان مایل به پرداخت بیشتر برای آنها باشند.
به عنوان مثال، در طول مرحله فروش یا مرحله بسته شدن قیف فروش، تیم فروش میتواند تمایز محصول را با موارد زیر به نمایش بگذارد:
تشریح مزایای متمایز محصول که محصولات رقبا آن را ندارند.
فهرستی از شرکتهای دیگر در صنعت شما که مشتری از محصول یا خدمات شما استفاده کرده و برای آن ارزش قائل شدهاند.
نمایش گفته های مشتری که از استدلال شما پشتیبانی میکند.
بعد از تصمیم گیری بر روی نحوه ایجاد مزیت رقابتی ، میتوانید تغییرات را با برنامه اتوماسیون تدوین بیزینس پلن اینوپارس ابتدا آنرا شبیه سازی کرده و و تغییرات نقطه سر به سر را ارزیابی کنید و بعد در سازمان پیاده کنید .
دیدگاهتان را بنویسید